1 ـ به فکر کردن فکر میکنم.
2 ـ میاندیشم به اندیشیدن.
3 ـ فکر میکنم به اندیشیدن.
4 ـ میاندیشم به فکر کردن.
5 ـ خیال میبافم. میکاوم. خیالبافانه میکاوم. خیال را میکاوم.
﷼
بین اندیشیدن و فکر کردن مرزی میبینم.
وقتی میاندیشم دارم نوعی فکر کردن را به کار میبرم.
﷼
فکر کردنْ رام نشده...
فکر کردن لزوما خیالبافی نیست(گرچه میتواند خیالبافی هم باشد. همانطور که میتواند اندیشیدن هم باشد.)... فقط رام نشده.
﷼
دراز میکشم و به فکر کردن فکر میکنم و فکر میکنم به اینکه حالا که دراز کشیدهام به چیزی فکر کنم.