White Rabbit
Jefferson Airplane
Album: Surrealistic Pillow (1967)
One pill makes you larger
And one pill makes you small
And the ones that mother gives you
Don't do anything at all
Go ask Alice
When she's ten feet tall
And if you go chasing rabbits
And you know you're going to fall
Tell 'em a hookah smoking caterpillar
Has given you the call
Recall Alice
When she was just small
When men on the chessboard
Get up and tell you where to go
And you've just had some kind of mushroom
And your mind is moving slow
Go ask Alice
I think she'll know
When logic and proportion
Have fallen sloppy dead
And the White Knight is talking backwards
And the Red Queen's »off with her head!«
Remember what the dormouse said
Feed your head
Feed your head
* * *
در گوگل فارسی که نام گریس اسلیک و این ترانه را جستجو میکردم به نتایج جالب و بعضاً عجیبی رسیدم. در واقع (صادقانه بگویم) یکیشان خیلی عجیب بود که حسابی کفرم را هم در آورد. یادداشتی بود تقریباً پندآمیز و با این مضمون که همین ماده و احساساتی که اسلیک در ترانهاش به ستایششان میپردازد حالا او را سوزانده و نابود کردهاند.
کاری به این ندارم که راست گفته یا نه (اصلاً بگیریم که شاید حق داشته باشد؛ هرچند در تصویر اسلیک کهنسال اثری از سوختگی به نظر نرسد) اما این تکبعدی نگاه کردن و این تفسیر اخلاقی ترانهای چنین بهیادماندنی حال من یکی را که میگیرد. درک نمیکنم به من ِ شنونده چه ربطی دارد که اسلیک در جوانیاش چه میکرده و جاپلین اشتباه کرده که اوردوز کرده و جَگر آدم بیتربیتی بوده که جَگر بوده... بهزعم من مهمترین چیز هنگام شنیدن موسیقی، شنیدن موسیقی است و وظیفهی من و هیچکس دیگر نیست که بنشینیم و دربارهی آهنگساز و خوانندهاش قضاوت کنیم. بیتعارف، این نوع برخورد با موسیقی بیشتر مناسب حال و هوای دوران نوجوانی است و البته مناسب ستارگانی که بیشتر نور و تصویر دارند تا صدا.
بههرحال... بههمین خاطر پیشنهاد میکنم بیایید موقع شنیدن این ترانه (و خیلی از ترانههای فراموشنشدنی و جانفروز دوران طلایی موسیقی راک) ذهنمان را از تحلیل و تفسیرهای اینزمانی و آنزمانیشان پاک کنیم. بیخیال اوردوز کردن هندریکس و راز مرگ موریسون بشویم و از یاد ببریم الماسهای آسمان قرار بوده به چه چیزی اشاره داشته باشند.
مثلاً، دربارهی همین ترانه، یادمان بیاید که کارول وقتی توی قایق برای آلیس و رفقا قصهی آلیس را تعریف میکرده نه خودش "های" بوده و نه هیچکدام از آنها (وگرنه ممکن بود غرق بشوند و آنوقت هیچکدام از ما دنبال هیچ خرگوش خوشپوشی نمیتوانستیم برویم) یا اسلیک، اگر هم "های" بوده، توی اتاق خودش بوده (شاید!) و بههرحال و در هر حالی ترانهی محشری سروده... بعد دوباره ترانه را گوش کنیم و دوباره و دوباره، و حالا بعد از نیم قرن، صدای راک را، به احترام مرگ غمانگیز پدران و مادراناش، طور دیگری بشنویم، شاید و شاید همانجوری که دلشان میخواسته شنیده شود... و از ترانه لذت ببریم.
پ.ن.: امیدوارم یادداشت من هم پندآمیز به نظرتان نیامده باشد. صرفاً، و بیشک، یک پیشنهاد و دعوت بود به آزادانهتر شنیدن.
پ.پ.ن: قرار نبود اینهمه پیشنهادم طولانی بشود و خب، شد! بههرحال، نظر به اینکه الآن یک اسام حالخوشکننده هم داشتم، برای اینکه شما هم به حال و هوای خوش موسیقی برگردید پیشنهاد میکنم یک اجرای دیگر، و تا جایی که میدانم قدیمیتر، از همین قطعه را هم بشنوید. اجرایی کاملاً متفاوت و بهاندازهی اولی غافلگیرکننده:
White Rabbit
The Great Society with Grace Slick
پ.پ.ن.تر: متاسفانه این یکی قطعه زیادی حجیم است (حدود 14 مگابایت) و مسلماً دریافتاش کمی سخت. شرمنده. راهی سراغ نداشتم برای کمحجم کردناش و از طرفی تنها نسخهی سبکتر و در دسترسام هم واقعاً از کیفیت صوتی بویی نبرده بود. بههرحال گمانام به زحمت گرفتناش بیارزد، حتی اگر خیلی هم اهل موسیقی راک نباشید.
برچسبها: دعوت به شنیدن, موسیقی