شبکـــه‌ی تارعنکـــبوتـــی رنگــین به روایت ســـاســـان م. ک. عــــاصـــی


۱۳۸۵ شهریور ۲۷, دوشنبه

تاریخ موسیقی راک، در اتاق من! (بخش دوم و سوم)

پیش‌نوشت همین‌جوری: خیلی مسخره است که بعضی از "قدیم‌ترانه"های! خیلی معروف، هیچ‌جای دنیای مجاز موجود نیستند. یعنی اینکه بعد از کلی جستجو دنبال ترانه‌های Sympathy و Susanna و پیدا نکردن هیچ ردی از این دو ترانه‌ (ی شدیدا زیبا! واقعا زیباها!)، نوشتن بخش چهارم این تاریخ موسیقی منتفی شد، متاسفانه ("ه" بدید لطفا! / نویسنده‌ی مربوط مثل اینکه فیوز پرانده!). روی همین حساب من هم اساسا جوش آوردم و گفتم حالا که این‌طور شد، بخش دوم و سومش را یک‌جا می‌آورم (چون اصولا قرار بود با هم بشنویم و وقتی لینک شنیداری یافت می‌نشود، در نتیجه کل قضیه زیر سوال می‌رود./تاریخ‌نویسی هم کار سختی است‌ها! فکر کنید، مثلا موقع نوشتن تاریخ، یک‌دفعه اسکندر آدم گم بشود. یا مثلا یکی از لوئی‌ها کم بیاید. یا لینک یکی از خلیفه‌ها پیدا نشود! خب کُمیت تاریخ لنگ می‌شود دیگر. حالا کمیتی لنگ، لنگ‌(تر) بشود، چه جور قاطری از آب در می‌آید، من خبر ندارم!). در آن بخش چهارم قرار بود Bohemian Rhapsody و Shape Of My Heart هم بیایند، که اینجا می‌آورم‌شان خیلی دلم نسوزد! این هم باقی تاریخ اتاقی...

* * *

The Doors

فکر کنم تقریبا همان حسی را که عشاق پینک‌ فلوید نسبت به واترز و گیلمور و برت دارند، به موریسون دارم (البته باید بگویم کلا نسبت به اعضای گروه The Doors حس خوبی دارم، به خصوص منزرک). حتی بعد از تماشای «The Doors» استون، مانده بودم موریسون را بیشتر دوست داشته باشم یا کمتر. سکانسی را که در آن وال کیلمر (در نقش موریسون) صحنه‌هائی از جنگ ویتنام (اگر درست به خاطرم مانده باشد) را می‌بیند و بی‌صدا اشک می‌ریزد، هیچ وقت فراموش نمی‌کنم.

صدای جناب جیمز داگلاس موریسون سرخوشم می‌کند و اصولا نمی‌توانم The Doors گوش کنم و آرام یک‌جا بنشینم. شعرهای موریسون را هم خیلی دوست دارم و تا جائی که اطلاعات لنگ و لوکم از زبان انگلیسی اجازه می‌دهند، سعی می‌کنم از شاعرانگی‌های جذاب موریسون لذت ببرم.

اولین قطعاتی که از The Doors شنیدم، Alabama song بود و Break on through... مدت‌های زیادی هر دوی اینها مثل کلید انفجار من بودند و هنوز هم شنیدن‌شان برایم سرشار از سرخوشی است.

کمی بعد از آن قطعات، Light my fire را که شنیدم واقعا معنی انفجار را فهمیدم. اما تا مدت‌ها قطعه‌ی محبوبم از The Doors، I looked at you بود و بعد از دیدن فیلم استون، Love street بود که در ذهنم می‌چرخید.

البته نباید فراموش کنم که Spanish Caravan همیشه برایم لذت‌بخش بوده و هست، با آن اجرای جذاب از آستوریاس‌.

حس‌هائی در موسیقی The Doors برایم همیشه جذاب بوده و هست و شاید همین‌ها باعث شده‌اند این‌قدر شیفته‌ی این گروه بشوم. نمی‌دانم درست چطور توضیح بدهم... خب! حس‌های سرخپوستانه‌شان (مثلا در My wild love) یا آرامش وهم‌انگیز The End و خشونت تلخی که دارد. نمونه‌ی دیگرش حس توصیف‌ناپذیر Riders On The Storm که حسی شبیه خلسه به آدم می‌دهد. The Doors عجیب است و دوست‌داشتنی! در واقع برایم یک گروه معمولی نیست. شنیدنش برایم آئین پیدا کرده... واقعا می‌شود موقع گوش کردن به قطعات The Doors، مثل خود موریسون، سرخ‌پوستی رقصید و دور آتش موسیقی‌شان چرخید و چرخید، در تابستان‌های‌ سرخ‌پوستی‌...

امسال تابستان بیشتر از هر قطعه‌ی دیگری Break on through، People are strange و Love Street را شنیدم. شعر و موسیقی بی‌نظیر People are strange و موسیقی شورانگیز و سرخوش‌ـ‌عصبانیBreak on through و سرخوشی شیطنت‌باری که در love Street هست (و به زعم من استون، خیلی خوب آن را به تصویر کشیده در The Doors.)

People are strange

(Lyric)

Love Street

(Lyric)

Break on through

(Lyric)

* * *

Leonard Cohen

کوهن را با Dance me to the End of Love شناختم (فکر کنم این یک تجربه‌ی مشترک همگانی باشد!). به زعم من،‌ کوهن مصداق همان آدم‌هائی است که می‌گویند "دست به خاک می‌زند طلا می‌شود"! شعرهایش به اندازه‌ی موسیقی‌اش جذابند و مسئله این است که آهنگسازی و شاعری و خوانندگی تنها کارهائی نیستند که کوهن به خوبی از پس‌شان برآمده و هنوز برمی‌آید (و فکر کنم از معدود خواننده‌هائی‌ست که در زندگی‌اش با دو صدای کاملا متفاوت! خوانده و طرفدارانش را هم کاملا حفظ کرده و حتی پر و پا قرص‌تر!).

حتما "هایکوی تابستانی" زیبا و معروفش را شنیده‌اید:

Silence

And a deeper silence

When the crickets

Hesitate

سکوت

سکوتی عمیق‌تر

وقتی جیرجیرک‌ها

تردید می‌کنند

(من گم شده بودم! (گزیده اشعار لئونارد کوهن)؛

برگردان: پیام بهتاش ـ نشر کارنگ 1378)

بعد از "با من برقص..." قطعه‌ی محبوبم از کوهن، Future بوده و هست. اما امسال تابستان را بیش از همه، مهمان این دو قطعه‌ی بی‌نظیر از کوهن بودم (اشعار این دو قطعه، به غایت زیبا و تامل‌برانگیزند. به زعم من جدای از موسیقی‌شان هم می‌شود بارها خواندشان... و فکر کنم اغلب ترانه‌های کوهن همین‌طورند.):

Closing Time

(Lyric)

Everybody Knows

(Lyric)

* مثلا معادل فارسی Old Song! به امید تولید محتوا! :)) ؛) آن هم فرهنگستانی‌اش! باشد که شاید کمی از بی‌محتوائی نجات پیدا کنم.

ی.ر.پ.ا.پ.ن. (یک‌روز پس ‌از پُست‌نوشت)!: آقای موریسون قبلی آن‌قدر روی این وبلاگ‌نفتی سنگینی می‌کردند که به سختی می‌توانستم صفحه را باز کنم. به همین دلیل یک آقای موریسون سبک‌تر جای آقای موریسون قبلی را گرفت!!! (البته شرمنده‌ی جناب موریسون عزیز)

برچسب‌ها:



  Comments:  ارسال یک نظر
<< Home

[ خانه| پست الكترونيك ]

انتشار الکترونیکی نوشته‌های این وبلاگ همراه لینک، و چاپ آنها تنها با اجازه‌ی نویسنده (ساسان م. ک. عاصی) مجاز است

Home
E-mail
Feed

دیوارپَرده

راهــــــــــرو

گوگل ریـــدر

پیوندها

جستار
فرزان سجودی
حضور خلوت انس
نویسش نقطه الف در نقطه الف
N.EHT.1927. ART
یادداشت‌های شیوا مقانلو در کازابلانکا
نقره‌ی اثیر
...آمدم، نبودید
یادداشت‌ها و چیزهای دیگر
تنهایی پر هياهو
Sir Hermes Marana the Great
A Man Called Old Fashion
شوخی روزگار
آفتاب پرست
لولیتا
سرزمین رویاها
وضعیت بینابینیت
راز
زن‌نوشت
سپینود
موسیقی آب گرم
میرزا پیکوفسکی
امشاسپندان
قصه‌های عامه پسند
Osmosis
کتاب‌های عامه‌پسند
کتاب‌خونه
اگنس
ماهی_سیاه_کوچولو
دفترهای سپید بی‌گناهی
درباره نشانه
LIthium
لحظه
رگبار
گل‌تن
حقایق درباره‌ی نازلی دختر آیدین
خرمگس خاتون
آدمهای خوب شهر
روز برمی‌آید
U2
لولیان
نوشته‌های اتوبوسی
Agrandissement
پیاده رو
Déjà Vu
فلسفه در اتاق خواب
ذهن سیال
دختر بودن
خودخویش‌نامه
زن نارنجی
1807
همشهری کاوه
غربتستان
دالان دل
برج شادی
لحظه‌هایی از بودن
آنکس که نداند
خودکار بی‌رنگ
شور
تفتستان
علیرضا معتمدی
ترانه‌ای در تاریکی
!همين كه هست
دنیای هیچ‌آلودِ من
گلاره و نارنج طلا
عاقلانه
داستانک‌های چوبی
مشعشع‌ نامه
مینیمال‌ها و طرح‌های رضآ نآظم
نگین
٤دیواری
صدف فراهانی
Frozen words
گلناز والا
ايزدبانو
الهه مهر
بیلی و من
روزمره
بانوی اردیبهشت
فلُّ‌سَفَه
دید هفتم
پاپریک
از مهتابی به كوچه تاريک
حبسیات
روایتی دیگر
راوی حکایت باقی
سوراخ تو دیوار
دندانهای تيز
نامه های جامانده
یادداشت‌های یک معترض

شعـــــر

نامه‌هایی به خودم
یداله رؤیایی
همین‌طوری نوزدهم
پاگرد
اتاقي از آن خود
...می‌خوام خودم باشم
کوتاه نوشته های من
من واقعی
Photo Haiku
کو
یادم تو را فراموش

ســایت‌ها

تغییر برای برابری
هزارتو
جن و پری
زنستان
آکادمی فانتزی
هنوز
هفتان
رادیو زمانه
بلاگ‌نیوز
بلاگچین
کارگاه
دیباچه
مجله‌ی شعر در هنر نویسش
هستیا
دوات
کتاب قرن

مـوسـیـقی

گفتگوی هارمونیک
BANG Classical
آرشه
هنر و موسیقی
My Reticence
Classic Cat
هرمس
مرکز موسیقی بتهوون
آوای باربد

عکاســــی

Masters of Photography
FanoosPhoto
Nazif Topçuoğlu
کسوف
یکی دیگه
نگین فیروزی

گالـــــری‌ها

Artchive
ژازه طباطبائی
آرون جاسینسکی
نگین احتسابیان
آزاده طاهائی
مکرمه قنبری
Chera na ...?

هنرکـــــــده‌ها

موزه هنرهای معاصر
خانه‌ی هنرمندان ایران
بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران

آرشـــــیو

دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007
ژوئیهٔ 2007
اوت 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
نوامبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
اوت 2008
سپتامبر 2008
اکتبر 2008
نوامبر 2008
دسامبر 2008
ژانویهٔ 2009
فوریهٔ 2009
مارس 2009
آوریل 2009
مهٔ 2009
ژوئن 2009
ژوئیهٔ 2009
اوت 2009
سپتامبر 2009
نوامبر 2009
ژانویهٔ 2010
مارس 2010
آوریل 2010
مهٔ 2010
ژوئن 2010
ژوئیهٔ 2010
اوت 2010
سپتامبر 2010
اکتبر 2010
دسامبر 2010
فوریهٔ 2011
ژوئن 2011
مهٔ 2012
ژوئن 2012
ژوئیهٔ 2012
اکتبر 2012
نوامبر 2012
آوریل 2013
ژوئن 2013
ژوئیهٔ 2013
سپتامبر 2013
آوریل 2014
مهٔ 2014
ژوئن 2014
اکتبر 2014
دسامبر 2014
ژانویهٔ 2015
فوریهٔ 2015
آوریل 2015
مهٔ 2015
مهٔ 2017
ژوئن 2017
سپتامبر 2017
نوامبر 2018
دسامبر 2018
آوریل 2019
ژانویهٔ 2020
فوریهٔ 2020
مهٔ 2020

Counter