نمی‌دانم خودم گزارشی خواهم نوشت یا نه... احتمالا طبق معمول با تاخیرهای آنچنانی یک هفته بعد گزارشم را می‌نویسم و در حالیکه دنبال بهانه برای تاخیر می‌گردم،‌ می‌گویم(( در عوض بعد از یه هفته دوباره قضیه‌رو رو آوردم!))

به هر حال... نیازی به بهانه ندارم. بیماری‌ام که تقریبا خوب شده بود هنوز به خوب شدن ادامه می‌دهد اما به خاطر فریاد صدایم شده مثل صدای... بگذریم! و نیز طبق معمول دوباره بی‌حوصلگی شدید نسبت به نوشتن پیدا کرده‌ام و حوادثی که امروز شاهدش بودم خود بهترین دلیل‌اند برای این بی‌حوصلگی... باور کنید اصلا لذت بخش نبود تماشای آنچه در حواشی تجمع روی داد.

به هر حال علاوه بر کلی اتفاقات که جدید نبودند دیروز توانستم بالاخره راه رفتن در جوی آب خیابان انقلاب را تجربه کنم. البته خودم چندان مایل به اینکار نبودم، ولی حضرات آنقدر اصرار کردند که افتادم!

در ضمن... گرفتگی مجاری تنفسی‌ام باعث شد که نتوانم بین گاز اشک‌آور و هوا تفاوت قائل شوم! (البته حدس زدم که یا گاز اشک‌آور است و یا دودلاستیک سوخته! اما چشمان سرخ دوستان قبل از بدنم به من فهماند چه خبر شده)

به هر حال... متاسفانه من و چند نفر از آقایان و خانم‌ها نتوانستیم به حلقه معترضین بپییوندیم و مجبور شدیم همان حوالی گشت بزنیم تا اگر نیاز بود وارد عمل شویم.

و در آخر علاوه بر تشکر از شکل دهندگان این حرکت،

از آقا جواد گرامی متشکرم به خاطر آن همه آرامشی که به ما دادند و راهنمایی‌های خوبشان برای کنترل موقعیت... و از هومن عزیز هم متشکرم به خاطر آن همه تلاشی که کرد برای جمع کردن بچه‌ها... از مهرنوش گرامی هم تشکر می‌کنم به خاطر همراهیش در آخرین لحظات تجمع برای جلوگیری از خلط مطالبات و دعوت مردم به پیگیری حرکت اصلی که همان اعتراض به نقض حقوق زنان در قانون اساسی بود.

از آن کسانی هم که درگیر احساسات شدند و فضا را آشفته کردند و شعار مرگ بر و درود بر سر دادند، به هیچ وجه تشکر نمی‌کنم. نمی‌دانم کی می‌خواهند یاد بگیرند با قهرمان بازی‌های مردانه‌شان تنها می‌توانند دردسر درست کنند. و بفهمند با مرگ بر و درود بر هیچ مشکلی حل نمی‌شود. هنوز رفتار دموکراتیک در بین خیلی از حضرات مدعی دموکرات بودن نهادینه و حتی درک نشده ...

به هر حال... می‌خواستم لینک بدهم به گزارشهای دوستانی که داخل تجمع بودند و باز هم افتادم به حرفهای خودم!

خب! گزارشها را بخوانید... از این دوستان هم متشکرم که به این سرعت گزارش‌ها را نوشتند تا ما هم بتوانیم از آنچه درون حلقه محاصره اتفاق افتاد باخبر شویم... دستتان درد نکند...

تريبون فمينيستي ايران