در اعتراض به شورای نگهبان: آزادی حق ماست.
بی بی سی: اعلام نظر شورای نگهبان؛ معين و يزدی رد شدند
ايرنا: شوراي نگهبان صلاحيت شش تن از كانديداهاي انتخابات رياست جمهوري ايران را تاييد كرد
کاندیداهای تایید صلاحیت شده از سوی شورای نگهبان معرفی شدند:
محمود احمدی نژاد, جواد لاریجانی, محسن رضایی, محمدباقر قالیباف, مهدی کروبی و اکبر هاشمی بهرمانی یا همان رفسنجانی.
افراد معرفی شده همه یا از نیروهای محافظهکار هستند و یا اصولگرا و تنها عضواصلاحطلب این افراد نیز از اصلاحطلباتن سنتی است و به نوعی محافظهکار به حساب میآيد؛ به طور کل همه معرفیشدگان موافقین و حامیان وضع موجود هستند و بنیادگرا به حساب میآیند.
بااین حساب نظام حاکم تنها فرصت خود برای اندکی احترام به خواستهای مردم را در روزهای نزدیک به انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، زیر پا گذاشت. گر چه هنوز 5 روز فرصت هست برای اعتراض کاندیداهای رد صلاحیت شده و گرچه احتمال میرود که این اعلام هم جزو بازیهای انتخاباتی برای تحریک و جلب توجه مردم باشد؛ درهرحال تایید صلاحیت فقط کسانی که در ادامه خطوط بنیادگرایانه حکومتی حرکت میکنند, حتی اگر یک بازی انتخاباتی باشد, توهین مستقیم به مردم تلقی میشود.
گرچه اصلاحات دیگروجهه پیشین خود را در میان مردم ندارد, اما تنها حرکت داخل حکومتی بود که اندکی تلاش میکرد هماهنگ با خواستهای مردم حرکت کند.
حذف گزینههای اصلی اصلاحطلبان و یکسویه کردن انتخابات به سود محافظهکاران و اصولگرایان و باقی گذاشتن تنها یک گزینه اصلاحطلب آن هم از جبهه سنتی که میتواند چندان تفاوتی با محافظهکاران نداشته باشد, نشان از این دارد که نظام حاکم هیچ اهمیتی برای خواستهای مردم قائل نیست.
دو احتمال در این میان میتواند مطرح شود.
یا اینکه نظام حاکم هنوز متوجه خواستهای مردم نشده و نمیداند مردم از وضع موجود ناراضیاند و حتی اصلاحات را هم روشی کند و ناکامل برای تحقق خواستهایشان میدانند و با این حال اصلاحات را تنها گزینه نزدیک به خواستهای خود که تغییر بنیادین وضع موجود و دستیابی به آزادی است میدانند، و از سر همین ندانستن است که دست به چنین انتخابی زده و به عنوان دو مثال مشخص دکتر « مصطفی معین» کاندیدای اصلاحطلبان پیشرو و «ابراهیم یزدی» کاندیدای نهضت آزادی را رد صلاحیت کرده است؛ و با این کار نه تنها احترامی به خواستهای طرفداران اصلاحات و طرفداران برگزاری انتخابات آزاد نگذاشته است، بلکه نسبت به کسانی که اصلاحات هم ناکامل و ناکافی میدانند و برای دستیابی به آزادی روشهای دیگری را پیش گرفتهاند و تلاش کردهاند نیز با این حرکت بیاحترامی روا داشته است. یعنی از پایه آزادی را نادیده گرفته و زیر پا نهادهاند.
و یا اینکه حکومت از خواستهای مردم و نارضایتی آنها از وضع موجود آگاه است و میداند که هیچ کدام از گزینههای تایید صلاحیت شده جایی در میان اکثریت مردم ندارند و اکثریت مردم به شدت با وضع موجود مخالفند, اما در عین حال معتقد است مردم هیچ اعتراض مشخصی به این وضعیت نمیکنند، و به همین خاطر به خود جرات چنین حرکتی داده است.
به هرحال ما الآن بر سر یک دو راهی قرار گرفتهایم: اعتراض رسمی به این اتفاق و یا باز سکوت کردن و تن دادن به سرنوشتی که کاملا قبل پیشبینی است؛ یعنی بازگشت به شرایط پیش از دوران اصلاحات و یا بدتر از آن و از دست دادن همین امتیازات کوچک و آزادیهای محدود به دست آمده در این چند سال...
این حرکت شورای نگهبان، یعنی رد کردن گزینه انتخابات آزاد با زیر پا گذاشتن اصول انتخابات آزاد و یکسویه کردن انتخابات ریاست جمهوری...
اگر ما خواهان آزادی هستیم و اگر با وضع موجود مخالفتی داریم, به نظر من , انتخاب گزینه اول, یعنی اعتراض گسترده به رد صلاحیتها و افراد تایید صلاحیت شده و اصرار جدی بر برگزاری انتخابات آزاد وظیفه اجتماعی ماست.
گرچه معتقدم برای رسیدن به یک جمهوری واقعی هنوز خیلی چیزها را کم داریم, ولی داشتن انتخابات آزاد یکی از فرصتهای ما هست برای رسیدن به خواستهای اولیهمان و گام برداشتن به سوی خواستهای اصلی یعنی تغییر وضعیت موجود و خروج از این بنبست و دستیابی به آزادی.
شورای نگهبان برای برگزاری یک انتخابات آزاد موظف است در آرای خود تجدید نظر کند.
من به عنوان یک ایرانی اعتراض جدی دارم به رد صلاحیتهای صورت گرفته... به خصوص رد صلاحیت دکتر«مصطفی معین» و «ابراهیم یزدی».
در صورتیکه این خواست برآورده نشود, من به عنوان یک شهروند نه تنها به هیچ وجه در انتخابات شرکت نخواهم کرد، بلکه دیگران را نیز به تحریم انتخابات تشویق میکنم.
آزادی حق ماست.