شبکـــه‌ی تارعنکـــبوتـــی رنگــین به روایت ســـاســـان م. ک. عــــاصـــی


۱۳۸۴ فروردین ۳, چهارشنبه

مانيفست رفرافمينيسم

به نام انسان و آزادی

مانیفست

رفرافمینیسم

رفراندوم چیست؟

رفراندوم یا همه پرسی ،

رای گیری مستقیم از همه ی اعضای تشکیل دهنده ی یک سازمان یا جامعه برای رد یا تصویب سیاستی که رهبران یا نمایندگان پیشنهاد کرده اند ، است .

هدف همه پرسی پرهیز از قانونگذاری به زیان اکثریت جامعه است ...

دو گونه همه پرسی وجود دارد : اختیاری و اجباری .

همه پرسی اجباری معمولا برای تصویب قانون اساسی یا متمم آنست. این قاعده ممکن است در مورد بعضی از قانونگذاریهای عادی نیز ، مطابق پیش بینی های قانون اساسی ، به کار بسته شود ؛ ...

در همه پرسی اختیاری نمایندگان مجلس ممکن است با رای اکثریت قاطع مسئله ای را به رای عمومی واگذارند و یا دولت ، در غیاب مجلس و یا به رغم آن ، موضوعی را به رای عمومی بگذارد.

امکان دیگر همه پرسی با درخواست همگانی است . بدین صورت که اگر مجلس به میل خود موضوعی را به همه پرسی نگذارد ، کسانی از مردم که صلاحیت رای دادن دارند ، ممکن است درخواستی را امضا کنند که موضوع به رای عمومی گذاشته شود . شمار لازم برای این درخواست ، برحسب قوانین کشورها ، از 5 تا 15 درصد مجموع رای دهندگان در آخرین انتخابات است .

( بر گرفته از " دانشنامه سیاسی " گرد آوری و تالیف " داریوش آشوری – انتشارات مروارید – چاپ نهم 1382 – صفحه 327 )

جنبش رفراندوم در ایران چه هدفی دارد؟

تغییر ریشه ای قانون اساسی ایران و نه باز نویسی ، بلکه نوشتن یک قانون اساسی جدید بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و بر اساس نیازهای مردم ، برای رفع هر گونه تبعیض و نابرابری در جامعه و ایجاد جامعه ای امن و آسوده که حقوق حقه انسان را محترم می شمارد .

تغییر قانون اساسی تنها در پی یک همه پرسی امکان پذیر است .

و تنها در پی حذف قانون اساسی موجود و تهیه و تدوین قانون اساسی جدید و با محتوای عادلانه و انسانی است که می توانیم گامی عاقلانه و از سر آگاهی و بدون پرداخت هزینه های غیر قابل جبران و سنگین در راه رسیدن به یک آزادی اجتماعی و انسانی برداریم.

چرا قانون اساسی ایران نیاز به تغییر ریشه ای دارد؟

در ابتدا نگاهی می اندازیم به چند خط آغازین اعلامیه جهانی حقوق بشر :

(( از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی و عدالت و صلح را در بشر تشکیل می دهد ،

از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان و عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است ... ))

در همین نگاه گذرا به پیش شرح اعلامیه جهانی حقوق بشر ، تنها چیزی که نصیب ما ایرانیان می شود ، حیرت است . چرا که امروزه واژه هایی چون آزادی بیان و عقیده برای ما مردم ایران واژه هایی رویا گونند و ترس و فقر در رگ ریشه مان جا خوش کرده است.

جامعه ایرانی که قرنها تاریخ پر افتخار خود را بر دست داشته و فریاد تمدن کهن و همدلی و همراهی اجتماعی را در اعصار گذشته خود سر می داده ، امروز تنها چیزی را که نمی تواند در مخیله خود بگنجاند ، عدالت و صلح و آرامش است.

هر عضو یک جامعه برای داشتن آرامش و امنیت و عدالت ، چشم به حمایت قانون جامعه اش دارد .

اما قانون اساسی ایران ، نه تنها عاملی برای ایجاد امنیت و آسایش مردمی نیست ، بلکه خود تهدیدی است برای آرامش و امنیت و عدالت ...

قانون اساسی ایران که ریشه اش از تفکرات هزاران سال پیش آب می خورد و ساختمانش بر پایه قوانینی بنا نهاده شده که قرنها پیش برای مردمانی عقب مانده که دختران خود را زنده به گور می کرده اند ، امروز نه یک حامی ، بلکه یک آسیب رسان است .

قانون اساسی ایران تنها می تواند حامی محور قدرت و نزدیکان به محور قدرت باشد باشد و اساسش بر تبعیض و خفقان است .

و تنها با نگاهی به عملکرد مراجع قانونی کشور و نیز نقاط اعمال قانون ، می توانیم قدرت سرکوبگر و ضد بشری نهفته در قانون اساسی موجود را دریابیم.

قانون اساسی موجود سرشار است از قوانین کهنه و ضد انسانی و نیز سرشارست از تبعیض و بزرگترین و خطرناکترین اسلحه بر ضد آزادی و امنیت و آرامش است .

حال مردمی که خود چندین سال پیش به این قانون رای مثبت داده اند ، در پی آگاهی نوینی که به دست آورده اند و در پی آشنایی بیشترشان با حقوق انسانی خود و نیز در پی تحمل فشارهای غیر انسانی که بر آنها توسط سود برندگان از این قانون وارد شده است ، بر اساس حقوق مشخص و حقه اجتماعی و انسانی خود ، می خواهند تغییراتی اساسی به نفع حقوق انسانی خود پدید آورند ؛ و قانون اساسی دیگری ، نه به نفع محورهای قدرت ، بلکه به نفع انسان و آسایش و امنیت و برابری اجتماعی داشته باشند .

هدف جنبش رفراندوم ، نظم دادن به این حرکت مردمی است برای مقابله با شرایط موجود و نیز مقابله با سودجویی مستبدان و استثمار گران داخلی و خارجی ، تا بار دیگر جامعه ایرانی در دام فرصت طلبی قدرتمندان ضد انسان نیفتد.

هدف این جنبش ایجاد قانون اساسی نوین و انسانی و ایرانی است بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و بر اساس نیازهای مردم ، برای رفع هر گونه تبعیض و نابرابری در جامعه و ایجاد جامعه ای امن و آسوده که حقوق حقه انسان را محترم می شمارد .

رفرافمینیسم چیست و چه طلب می کند؟

واژه " رفرافمینیسم " که توسط خانم پروین اردلان طرح و پیشنهاد شده ، از ترکیب لغات رفراندوم و فمینیسم به دست آمده است .

رفرامینیسم خواستار آن است که هدایت جنبش رفراندوم را جنبش فمینیست ( جنبش زنان ) بر عهده گیرد .

رفرامینیسم ، حرکتی است بیرون آمده از دل فمینیسم که هدفش هدایت و نظم دادن به جنبش رفراندوم است و این حرکت تا زمان تحقق خواسته های جنبش رفراندوم و به دست آوردن قاون اساسی نوینی بر بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و بر اساس نیازهای مردم ، که مدافع و عامل رفع و حذف هر گونه تبعیض و نابرابری در جامعه باشد و نیز موجب ایجاد جامعه ای امن و آسوده که حقوق حقه انسان را محترم بشمارد، با تمام توان و نیرو و امید ، ادامه خواهد داشت.

پیشنهاد جنبش رفراندوم گرچه توسط جنبش دانشجویی مطرح شد ، اما اعتقاد ما بر این است که جنبش دانشجویی در اصل این طرح را از جنبش زنان وام گرفته است .

دلایل این امر را خانم نوشین احمدی خراسانی در سخنرانی خود که به مناسبت روز جهانی زن در روز شانزدهم اسفند هزار و سیصد و هشتاد و سه در دانشگاه پلی تکنیک برگزار شد ، به خوبی شرح دادند.

بخشهایی از سخنان ایشان را به عنوان دلیل در اینجا می آوریم :

(( هرچند اين طرح از سوي بخش پيشرو جنبش دانشجويي مطرح شده اما به نظرم اين طرح در واقع متعلق به جنبش زنان است. يعني ميخواهم ادعا كنم كه جنبش دانشجويي اين ايده را از جنبش زنان الهام گرفته است. براي همين معتقدم بايد اين طرح به بانيان اصلي آن يعني جنبش زنان بازگردد. من اين حرف را به استناد هزينههاي سنگين، به استناد هزاران كتاب و صدها هزار مقالهاي كه طي صد سال گذشته (از دوران مشروطه تاكنون) توسط زنان نوشته شده، بيان ميكنم. ...

بحث همهپرسي براي قانون اساسي به نظر من اساسا بحث سياسي نيست و در حوزهي بحث ساختار قانوني (رژيم حقوقي) قرار دارد كه اتفاقا بيش از يك قرن است زنان ايران روي آن كار كردهاند و شايد تنها نيروهاي منتقد ساختارهاي حقوقي تاكنون زنان بودهاند. هيچ نيروي سياسي و اجتماعي ديگر مانند جنبش زنان بر نقد رژيم حقوقي و تصلب آن و براي تغيير و اصلاح آن تلاش نكرده است.
نكته قابل توجه اين است كه در طول تاريخ معاصر اين اولين
بار است كه تغيير قانون به اصليترين خواستهي جنبش دموكراسيخواهي در مملكت ما تبديل شده است و از اينرو بهنظر ميرسد اولينبار است كه جنبش دموكراسيخواهي به خواستههاي هميشگي جنبش زنان نزديك شده است...

از وقتي قانون در ايران مدون شد و روابط انسانها و گروههاي اجتماعي و رابطه دولت با شهروندان بر مبناي قانون شكل گرفت، جنبش زنان از همان ابتدا، خواستهي تغيير قانون را مطرح كرده است. در واقع همان زمان كه در قانون اساسي مشروطيت زنان را از حق راي محروم كردند، حركت زنان حول محور تغيير و اصلاح قانون شروع شد تا هم اكنون كه ما نيز بعد از چند نسل هنوز به خواستههاي قانوني و عادلانه خود نرسيدهايم... ))

و حالا فمینیست ها می خواهند ایده خود را دوباره در دست بگیرند و به سود تمام اعضای جامعه ایرانی آن را هدایت کنند .

چرا که مردان در دوره های مختلف انقلابی در ایران ثابت کرده اند که به محض پیروزی ، همراهان خود را ، یعنی زنان را فراموش می کنند و چشم خود را بر حقوق پایمال شده آنها می بندند .

و با این کار ، آسیب بزرگی به نیمی از اعضای جامعه زده اند .

به همین علت ، فمینیستها به عنوان مدافعان حقوق زنان ، می خواهند این بار خود هدایت این حرکت اجتماعی را به عهده بگیرند .

پس رفرا فمینیسم ، تجلی و ادامه یک حرکت قانونی و اجتماعی زنان است ، برای تحقق بخشیدن به خواست همه پرسی درباره قانون اساسی و نیز ایجاد تغییرات اساسی و ریشه ای در قانون ؛ و تهیه و تدوین قانونی بر اساس خواستها و نیازهای تمام اعضای جامعه ، نه تنها بر اساس خواست های نیمی از اعضا ...

چرا باید جنبش رفراندوم را رفرافمینیستها هدایت کنند؟

همیشه اقلیت ها در هر جامعه ای تحت ستم بوده اند.

معمولا اکثریت هر جامعه به خاطر توان کمی خود می تواند بر اقلیت آن جامعه فشار وارد آورد.

با این حال ... زنان تنها اکثریت مورد ظلم جهان را تشکیل می دهند.

با این که تقریبا ( بیش یا کم ) نیمی از جمعیت بشری را زنان تشکیل می دهند ، باز هم حتی در مترقی ترین جوامع ، بیشترین فشارها بر زنان وارد می آید .

چه رسد به جامعه ما ، که زنان نه تنها از سوی قانون ، بلکه از سوی فرهنگ ملی و بومی ، خانواده ، سنت ، دین و... مورد ظلم قرار گرفته اند و حقشان پایمال شده است.

برای احقاق حقوق اقلیتهای به حاشیه رانده شده باید مبارزه کرد. و برای فروریزاندن محورها و ساختارهای قدرت نیز باید مبارزه کرد. چرا که همین محورها ، باعث پدید آمدن حاشیه ها می شوند.

ساختارهای قدرت ، ساختارهایی مردانه اند.

تمامیت طلب ، زورگو ، سودجو ( به معنای منفی ) ، متجاوز به حقوق به حاشیه رانده شدگان ، سرکوب گر و نا صادق ...

در کنار پدید آمدن هر ساختار قدرتی ، بخشی که اهدافش با آن هماهنگ نیست و یا قدرتمند بودن آن در تضاد با سودجویی ساختار قدرت است به حاشیه رانده می شود.

اقلیتها یکی از همین به حاشیه رانده شدگان هستند.

و در تمام اقلیتهای جوامع و در تمام بخشهای به حاشیه رانده شده ، زنان نیز حضور دارند. ( و متاسفانه در این موقعیت از دو سو مورد ظلم قرار می گیرند.)

دیگر این که ...

زنان به خاطر امتیاز مادر بودن و توان خلق یک انسان ، نه تنها با نابودی انسانها مخالفند و طبعا با جنگ نیز مخالف ، بلکه طرفدار حقوق کودکان نیز هستند.

با در نظر گرفتن تمام اینها دو نکته بر ما روشن می شود:

اول اینکه مبارزه زنان برای احقاق حقوق خود و مخالفت آنها با سیستم های مرد سالارانه ، تنها مبارزه ای ضد مرد سالاری نیست ... بلکه مبارزه ای است بر ضد ساختارهای مردانه قدرت ...

مبارزه ای است بر ضد محورهای قدرت ...

این مبارزه فقط بر ضد قوانین زن ستیز نیست ... بلکه مبارزه ایست بر ضد قوانین انسان ستیز... چرا که مبارزه بر علیه جنگ ، فقر ، بیماری ، و مبارزه برای ساختن دنیایی بهتر برای انسان است.

و دوم : زنان تنها اکثریت مورد ظلم هستند.

پس به حکم در اکثریت قرار داشتنشان ، با نیازهای بخشهای مختلف جامعه آشنا هستند.

و دردهای آنها را هم می شناسند. چون نه تنها به عنوان یک زن تحت فشار قرار دارند بلکه به عنوان یک عضو اقلیت به حاشیه رانده شده نیز از بسیاری از حقوق محروم شده اند.

پس اگر جنبش زنان ، جنبش رفراندوم را هدایت کند ، نه تنها با یک تیر چند نشان زده است ( به خاطر ضد جنگ ــ فقر ــ بیماری و طرفدار حقوق کودکان بودن و نیز عضویت در جوامع اقلیت و ... )

بلکه به خاطر پیشینه مثبت تاریخی حضور زن در جامعه (که همیشه سرشار از صداقت بوده و همیشه به عنوان حامی اصلی خانواده و جامعه شناخته شده ) می تواند اعتماد بیشتری را در توده های مردمی پدید آورد.

و نکته آخر اینکه : اگر باز هم مردان بخواهند در این حرکت پرچم دار باشند ، دور از انتظار نیست که باز هم در لحظه پیروزی همراهان خودشان را فراموش کنند و باز هم در چاله نادانی دیگری بیافتند ...

هدایت جنبش رفراندوم توسط رفرا فمینستها ، می تواند یک راه مطمئن باشد برای رسیدن به مقصدی بهتر و ساختن آینده ای نیکوتر و داشتن قوانینی عادلانه تر ...

باید بپذیریم که زنان صادق ترند .

ساسان . م . ک . عاصی

28 اسفندماه سال یکهزار و سیصد و هشتاد و سه



  Comments:  ارسال یک نظر
<< Home

[ خانه| پست الكترونيك ]

انتشار الکترونیکی نوشته‌های این وبلاگ همراه لینک، و چاپ آنها تنها با اجازه‌ی نویسنده (ساسان م. ک. عاصی) مجاز است

Home
E-mail
Feed

دیوارپَرده

راهــــــــــرو

گوگل ریـــدر

پیوندها

جستار
فرزان سجودی
حضور خلوت انس
نویسش نقطه الف در نقطه الف
N.EHT.1927. ART
یادداشت‌های شیوا مقانلو در کازابلانکا
نقره‌ی اثیر
...آمدم، نبودید
یادداشت‌ها و چیزهای دیگر
تنهایی پر هياهو
Sir Hermes Marana the Great
A Man Called Old Fashion
شوخی روزگار
آفتاب پرست
لولیتا
سرزمین رویاها
وضعیت بینابینیت
راز
زن‌نوشت
سپینود
موسیقی آب گرم
میرزا پیکوفسکی
امشاسپندان
قصه‌های عامه پسند
Osmosis
کتاب‌های عامه‌پسند
کتاب‌خونه
اگنس
ماهی_سیاه_کوچولو
دفترهای سپید بی‌گناهی
درباره نشانه
LIthium
لحظه
رگبار
گل‌تن
حقایق درباره‌ی نازلی دختر آیدین
خرمگس خاتون
آدمهای خوب شهر
روز برمی‌آید
U2
لولیان
نوشته‌های اتوبوسی
Agrandissement
پیاده رو
Déjà Vu
فلسفه در اتاق خواب
ذهن سیال
دختر بودن
خودخویش‌نامه
زن نارنجی
1807
همشهری کاوه
غربتستان
دالان دل
برج شادی
لحظه‌هایی از بودن
آنکس که نداند
خودکار بی‌رنگ
شور
تفتستان
علیرضا معتمدی
ترانه‌ای در تاریکی
!همين كه هست
دنیای هیچ‌آلودِ من
گلاره و نارنج طلا
عاقلانه
داستانک‌های چوبی
مشعشع‌ نامه
مینیمال‌ها و طرح‌های رضآ نآظم
نگین
٤دیواری
صدف فراهانی
Frozen words
گلناز والا
ايزدبانو
الهه مهر
بیلی و من
روزمره
بانوی اردیبهشت
فلُّ‌سَفَه
دید هفتم
پاپریک
از مهتابی به كوچه تاريک
حبسیات
روایتی دیگر
راوی حکایت باقی
سوراخ تو دیوار
دندانهای تيز
نامه های جامانده
یادداشت‌های یک معترض

شعـــــر

نامه‌هایی به خودم
یداله رؤیایی
همین‌طوری نوزدهم
پاگرد
اتاقي از آن خود
...می‌خوام خودم باشم
کوتاه نوشته های من
من واقعی
Photo Haiku
کو
یادم تو را فراموش

ســایت‌ها

تغییر برای برابری
هزارتو
جن و پری
زنستان
آکادمی فانتزی
هنوز
هفتان
رادیو زمانه
بلاگ‌نیوز
بلاگچین
کارگاه
دیباچه
مجله‌ی شعر در هنر نویسش
هستیا
دوات
کتاب قرن

مـوسـیـقی

گفتگوی هارمونیک
BANG Classical
آرشه
هنر و موسیقی
My Reticence
Classic Cat
هرمس
مرکز موسیقی بتهوون
آوای باربد

عکاســــی

Masters of Photography
FanoosPhoto
Nazif Topçuoğlu
کسوف
یکی دیگه
نگین فیروزی

گالـــــری‌ها

Artchive
ژازه طباطبائی
آرون جاسینسکی
نگین احتسابیان
آزاده طاهائی
مکرمه قنبری
Chera na ...?

هنرکـــــــده‌ها

موزه هنرهای معاصر
خانه‌ی هنرمندان ایران
بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران

آرشـــــیو

دسامبر 2004
ژانویهٔ 2005
فوریهٔ 2005
مارس 2005
آوریل 2005
مهٔ 2005
ژوئن 2005
ژوئیهٔ 2005
اوت 2005
سپتامبر 2005
اکتبر 2005
نوامبر 2005
دسامبر 2005
ژانویهٔ 2006
فوریهٔ 2006
مارس 2006
آوریل 2006
مهٔ 2006
ژوئن 2006
ژوئیهٔ 2006
اوت 2006
سپتامبر 2006
اکتبر 2006
نوامبر 2006
دسامبر 2006
ژانویهٔ 2007
فوریهٔ 2007
مارس 2007
آوریل 2007
مهٔ 2007
ژوئن 2007
ژوئیهٔ 2007
اوت 2007
سپتامبر 2007
اکتبر 2007
نوامبر 2007
دسامبر 2007
ژانویهٔ 2008
فوریهٔ 2008
مهٔ 2008
ژوئن 2008
ژوئیهٔ 2008
اوت 2008
سپتامبر 2008
اکتبر 2008
نوامبر 2008
دسامبر 2008
ژانویهٔ 2009
فوریهٔ 2009
مارس 2009
آوریل 2009
مهٔ 2009
ژوئن 2009
ژوئیهٔ 2009
اوت 2009
سپتامبر 2009
نوامبر 2009
ژانویهٔ 2010
مارس 2010
آوریل 2010
مهٔ 2010
ژوئن 2010
ژوئیهٔ 2010
اوت 2010
سپتامبر 2010
اکتبر 2010
دسامبر 2010
فوریهٔ 2011
ژوئن 2011
مهٔ 2012
ژوئن 2012
ژوئیهٔ 2012
اکتبر 2012
نوامبر 2012
آوریل 2013
ژوئن 2013
ژوئیهٔ 2013
سپتامبر 2013
آوریل 2014
مهٔ 2014
ژوئن 2014
اکتبر 2014
دسامبر 2014
ژانویهٔ 2015
فوریهٔ 2015
آوریل 2015
مهٔ 2015
مهٔ 2017
ژوئن 2017
سپتامبر 2017
نوامبر 2018
دسامبر 2018
آوریل 2019
ژانویهٔ 2020
فوریهٔ 2020
مهٔ 2020

Counter