دقیقا باید یقه چه کسی را بگیرم؟... منظورم این است که اساسا تقصیر چه کسی است؟
چراغ قرمز خیابان شریعتی زیر پل سید خندان را نمی گویم که چراغ عابر پیاده اش هیچ وقت سبز نمی شود و بنده هر چند وقت یک بار که از آنجا رد می شوم و منتظر سبز شدنش می مانم به صورت غاز مستحیل می شوم... نه! این يک مسئله شخصی است بین من و خودش...
منظورم این است که اساسا یک نفر این وسط تقصیر کار است دیگر... همه که نمی توانند مقصر باشند .. چون وقتی همه مقصرند ، دیگر هیچ کس تقصیر کار نیست و همه چیز عادی به نظر می رسد... دوست ندارم بشنوم این اشاره آخری اشاره به مجموعه خاصی بوده ... نخیر! بنده الآن با پایمردی تمام نشسته ام پشت یارانه ام و قسم خورده ام که تا نفهمم تقصیر کیست از جایم جم نخورم ... یکی باید این کار را می کرد... من هم دیدم حالا که بیکارم و غدد ایثارم کیلو کیلو هورمونهای قهرمانی و ایثار در خون و جان و مغزم ریخته اند و همه بیکار مانده اند، بگذار بنشینم و دست به کاری بزنم مگرم ایثار نام گیرد و آن عمل همان است که گفتم ؛ یافتن مقصر هر چه درد را که داناییم همه به حضورش در گوشه ای و ندانیم آن گوشه کجاست و آنچه بی شک دانیم اما، این است که تقصیر ما نیست...
بله دوستان ... البته باید تاکید کنم که من قصور بزرگی پیدا نکرده ام که دنبال مقصرش بگردم و هر وقت پیدایش کردم آویزانش کنم گَل میخ... نه ... اساسا توان این کار را که ندارم هیچ ، بلکه اگر هم داشتم نمی کردم ... چون قصور گرامی خیلی ریز است اساسا و فقط کمی زیاد است... متوجه شدید؟...
یک حکایت شنیده ام که می گوید شکارچی ای بوده که می توانسته چشم بسته پرندگان را شکار کند... به همین خاطر همیشه فیل شکار می کرده است ...
راستی کجا جامعه شناسی را رایگان تدریس می کنند؟... من هم هوس کرده ام جامعه شناس بشوم... بزنم به تخته این روزها زیاد شده ... خوشبختانه هر کم و کسری هم باشد این یک قلم جنس تا حد صادرات موجود است...